نــفــر هــفــتــمـ

می نویسم چون هستم

نــفــر هــفــتــمـ

می نویسم چون هستم

از اونجا شروع شد که آغاز رو با گریه شروع کردن با گریه هایی که هیچ کس نمیدونست چی میگم گریه هایی از اومدن به این جهان واهی....!
همیشه از پایان بدم میومد از پایان سال تحصیلی از وقتی که دیگه دوستای هم ردیفم رو نمیدیدم یا از اینکه دلهره این رو داشتم که یکسال بزرگتر شدم و  محیط جدیدی رو باید شروع کنم این قضیه هرسال تکرار میشد این قضیه وقتی عید هم شروع میشد اتفاق میفتاد اینکه میدونستم بازم دوستای هم ردیف تحصیلیم رو دیگه نمیبینم آخه من دوستای هم محلی نداشتم بیشتر هم کلاسی هام بودند که اوارو تو تعطیلات نمیدیدم
یادمه شب اخر دوره شصت روزه آموزشی خدمت با بچه ایی بودم که خیلی بیشتر از شصت روز باهاشون انس گرفتن شب اخر برای همه تلخ بود و شب بیاد ماندنی بزن و بکوبی که با دلهره و ترس بود که فردا ینی قراره کجا و کدوم شهر وکدوم پادگان خدمت رو ادامه بدم و دیگه دوستانمون رو شاید نبینیم
ماه اخر خدمت کلافگی عجیبی داشتم همش تو فکر بودم که چه خواهد شد بعد از خدمت کارو بار زندگی چطوری پیش میره و دیگه اون سربازی که هیچ کس ازش هیچ توقعی نداشت نبودم تا روز موعود رسیدروز جمع کردن امضا ها اینور و اونور پریدن برای یه امضا تا بلاخره اخرین امضا رو بعد از سه روز گرفتم اره اینجا دیگه خاتمه کار بود بچه های هم دوره من که خدمتتشون با من تموم میشد همه یکی دوروز زودتر یا حتی یکی دو ساعت زوتر فت بودند ولی بازهم دلهره و دلتنگی از تموم شدن این دوره از زندگی من کشوند تا اخرین ثانیه های خدمتم و حضورم توی پادگان تا اینکه با همه روبوسی کردمو با همه هم قسمتیام  پادگان خارج شدیم تموم شد اون دوره هم تموم شد
بلافاصله بعد از تموم شدن خدمت بعد از یکی دوروز تو یه دوره آموزشی ثبت نام کردم و بعد ازپونزده روز شروع به کار کردم با سختی ها ی  کار کنار اومدم و خودمو جا انداختم تا اینکه حالا بهم دوباره یه کار بهتر پیشنهاد شده حالا دوباره باید دل بکنم و محیط جدید رو بسازم!
من موضوع رو تصحیح کنم و بهتره بگم "من از پایان و آغاز میترسیدم و و آغاز کردم " 

  • Morteza

نظرات (۳)

  • شاهزاده شب
  • پایان رو دوست ندارم
    هرچند شاید آغازی بهتر درپیش داشته باشه و روزای بهتر
    موفق باشی تو.همه اغازهای زندگیت :)
    روزای خوشت بی پایان
    پاسخ:
    ممنونم،زندگیت پایدار:)
  • یاسمین پرنده ی سفید
  • سلام :)
    منم معمولا در برابر تغییرات از خودم مقاومت نشون می دم... اما وقتی تو شرایط قرار میگیرم سعی می کنم به فال نیک بگیرم :)
    آدم تا وقتی در حال تغییره زنده تره تا وقتی که هر روز و هر روز و هر روز مجبور شه یه کار تکراری رو انجام بده.
    تغییرات اینطوری رو به فال نیک بگیر رفیق :)
    آغاز روزهای شادیت رو آرزو دارم رفیق :) شادی های بی پایان :)
    پاسخ:
    سلام
    به فال نیک میگیرم
  • مائده (فصل پنجم)
  • سلام رفیق قدیمی(لبخند).. 

    امیدوارم بهترین ها در انتظارت باشه... چون لایق اش هستی

    قدم هاتو  بزرگ و محکم بردار :)

    پاسخ:
    سلام ،ممنونم رفیق:)
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی