نــفــر هــفــتــمـ

می نویسم چون هستم

نــفــر هــفــتــمـ

می نویسم چون هستم

۱۰ مطلب در خرداد ۱۳۹۵ ثبت شده است

از بام تهران که نگاه میکنم شهر زیر پایت است

از زیر پاهایت که شهر را نگاه میکنم شهر چراغانی شده 

کاش آذین ببندند هر شب برای دیدن شهر 

تا تو بشینی و تماشا کنی شهررا 

و من تورا..........

و شهرآذین شده زیر پاهایت باشد

  • Morteza

سجاده ام دستان رو به سوی خدای توست

بوسه بر دستانت سجده بر مُهر پروردگارتوست

پدر


  • Morteza

گوشم از گیتارالکتریک و نوت پیانو و صدای دلنشین ویالن پر است

کی مشود بنوازی حضرت حق که رقص مستانه ام آید؟

  • Morteza

ینی میشه ماه مبارک رمضان بشه؟

ینی میشه این ماه مبارک بشه؟

  • Morteza

تمام خود شد 

تمام خود شد وقتی چمباته زانوهایش را در آغوش کشید

فهمید کسی را دارد برای خود به اندازه ی تنهاییهایش 

اینبار خودش بود که خودش را بغل کرده بود

چند وقتیست یادش رفته بود خودش را بغل کند و دوست بدارد

چند وقتیست برای خودش اواز نخوانده 

ای بی کس بینوا مگر می شود برای خود آواز نخواند آن هم در خلوت

خود را بغل کن که هیچ جا به قشنگیه  بغل کردن دوست داشتنیه خودت نیست

 


  • Morteza

باز هم یک چهارده خرداد دیگر گذشت ....

تولد از درون آدمها نشات میگیره

واینو میدونم که سهم من از دنیا هرروز تولد است

تولدم مبارک :)


  • Morteza

وقتی تو جمعیت دنبال من میگشت و من شانه اش را گرفتم 

برگشت و نگاهم کرد

نکاهی به محوطه انداخت و گفت:

زمان میگذرد و دورانها تکرار میشود

چهل سال پیش منو پدربزرگت اینجا بودیم.....


+پدرم منو ببخش اگر کم شده ام

  • Morteza

عاشقی حرام شد برای دل

انگاه که دل فهمید به صاحبش دروغ گفته

انگاه که دل فهمید دیگر حنایش برای صاحبش رنگی ندارد

انگاه که نتوانست دلبر پیدا کند

چون  که دل محکوم به واهی شدن شد

  • Morteza

"جدا نیست حق تو از زندگی 

وحق من از زندگی

هر دو حق من است"
گره هایت را من باز کردم 
تاشایدباز هم گره بزنی به دستهایم
ان گره کور که باز نمیشود 
دستان من است و دامان تو


  • Morteza

این جمعه 

و آن جمعه بهانه است 

لایق که باشم سه شنبه ها هم می آیی

هنوزم منتظرم

که لایق شوم

  • Morteza