نــفــر هــفــتــمـ

می نویسم چون هستم

نــفــر هــفــتــمـ

می نویسم چون هستم

آنگاه که بالا رفتیم و رفتیم تا به ایستگاه اول رسیدیم نگاهمان خیره شد به یک صندلی دونفره و چقدر زیبا بود تهران را دیدن از نگاه تو
 راستی
 هنوزم پرچم بلندی که میگفتی در باد میرقصد؟
 هنوزم هم گنجشکهای درخانه میخوانند؟
 هنوز هم برج بلند دیده میشوداز روی آن صندلی؟
 کاش برج بلند هر روز برایم دیده نمیشد تا تداعی کننده خاطرات باشد.
 هنوز هم به جای صندلی دونفره مان سرمیزنم اما دیگر صندلی در کار نیست انگار همه در تخریب خاطره های من دست دارند
 یادم می اید به تو گفتم به منظره نگاه کن تا این لحظه در خاطرمون ثبت شود در خاطر من ثبت شد اما تورا نمی دانم
 چقدر زیباست تهران را از نگاه تودیدن........
  • Morteza

نظرات (۴)

  • شاهزاده شب
  • امان از خاطره ها...
    پاسخ:
    امان...
  • یاسمین پرنده ی سفید
  • تهرانو دود گرفته و من عاشق عطرت
    شهرو حسود گرفته و من عاشق عطرت
    تهرانو غم گرفته و من شادم از یادت
    اینجا یکی هست که تو رو بی وقفه میخوادت
    اینجا منم که تو خودم هی دوره میگردم
    هرجای تهرانو بگی بی تو وجب کردم
    از کوچه باغای قدیمی از دل دربند
    از بطن شبهای جنوب شهر با لبخند
    از مرکز هر چی خرید و دید و تصویره
    از شرق تا غربی که وقت عشقو میگیره
    :)
    *مریم دلشاد*
    پاسخ:
    چقدر زیبا بود:)
  • سکوتـــــــــ پاییزی
  • خاطره ها .... گذشته ها ..... لبخندها .... دوست داشتن ها .... تهران ... صندلی دو نفره ... خاطره ها هم دوست داشتنی هستن ...
    پاسخ:
    خاطره ها جزیی از ادمیند وگرنه تلخهایش بدجور میسوزانند
  • آقای بنفش
  • امان از خاطره ...
    گاهی فکر میکنم فراموشکار بودن چقدر خوبه ، آدم های خاطره باز باید دلهای بزرگی داشته باشند ...
    پاسخ:
    ادمهای خاطره باز بیشتر در گذشته زندگی میکنند
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی